مهمترین تکلیف انسان در مجلس گناه

صاحب تفسیر مشکاة گفت: در جایی که آدمی نمی تواند با گناه مبارزه کند و وضعیتی ناپسند را تغییر دهد، باید از آنجا بگریزد و آن مکان را ترک کند.

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، قرآن کریم، در نشست مجازی که امروز 1 آذرماه، با موضوع «مجلس گناه» برگزار شد، اظهار کرد: در جایی که آدمی توان زدودن گناه را ندارد، مهم ترین وظیفه ای که دارد ترک آن صحنه است. خداوند متعال به نبی مکرم اسلام(ص) می فرماید: «إِذَا رَأَیْتَ الَّذینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ‏؛ ای پیامبر، هنگامی که دیدی جمعی نشسته اند و با گستاخی و بی شرمی درباره خداوند و اولیای او سخن می گویند، اگر نمی توانی در این وضعیت تغییری ایجاد کنی، وظیفه داری که برخیزی و از آنجا بیرون بروی. تو با ماندنت در آنجا گویا ایمان و شخصیت خودت را در اختیار آن ها قرار می دهی، پس باید که از آن جمع بگریزی.»

وی ادامه داد: این توصیه برخلاف نظر کسانی است که در جمع به گناه آلوده ای می نشینند و به گفتار سخیفانه مسخره کنندگان گوش می دهند و رفتار نادرست آن ها را مشاهده می کنند. وقتی هم که به آن ها گفته می شود بهتر است این مکان را ترک کنید، می گویند: ایمان و شخصیت من قوی تر از آن است که این چیزها روی من تأثیر منفی بگذارد. روشن است که این افراد از تأثیرگذاریِ قهری دیگران بر روی خودشان ناآگاه اند و نمی دانند که افکار و رفتار اطرافیان خواهی نخواهی بر روی آدمی تأثیر می گذارد. بنابراین در جایی که آدمی نمی تواند با گناه مبارزه کند و وضعیتی ناپسند را تغییر دهد، باید از آنجا بگریزد و آن مکان را ترک کند.

انصاری گفت: غفلت، مفهومی نسبی و ذومراتب است. یعنی ممکن است کسی به غفلتی بسیار سنگین دچار باشد که همین غفلت بنیاد هستی او را برکَنَد و ممکن است انسانی مراتب ضعیف تری از غفلت را داشته باشد. اما برای انسان متقی غفلت ضعیف و قوی حکم یکسان دارد. او با هر غافلی که معاشرت کند و در مجلس او بنشیند، باز هم در صنف و سنخ او قرار نمی گیرد و صفت ذکر را از دست نمی دهد.

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: غافل کسی است که اصلی ترین مسائل زندگی اش را از یاد برده است. نه می داند کیست و نه می داند کجاست، نه از وظیفه اش باخبر است و نه از مقصد پیش رویش اطلاعی دارد. لذا انسان باید آگاه باشد و در مجلس گناه وارد نگردد تا غفلت بیشتری دامن گیر آنها نشود.

وی تصریح کرد: تقوا به منزله پیشگیری و توبه به مثابه درمان است و همیشه پیشگیری از درمان نیکوتر است. اگر آدمی مرتکب گناه شود، حتی پس از توبه، گاه آثاری از تیرگی بر قلب و جانش باقی می ماند. کمترین اثر باقی مانده از گناه خاطره آن است، خاطره ای که بازخوانی اش ممکن است آدمی را مجدداً به ورطه گناه بکشاند. بنابراین باید از ابتدا سامانه ذهن و ضمیر را با عبادت خالصانه خداوند، تفکر و تدبر در آیات و اندیشه ورزی در نعمت های او تقویت کرد تا گذرگاه های ورود وسوسه های شیطان در قلب و جان هرچه بیشتر مسدود شوند و آدمی تا حد امکان از ورطه گناه دور بماند.

انتهای پیام

نظرات

captcha